روزی مرد خسیسی که تمام عمرش را صرف مال اندوزی کرده بود و پول و
داریی زیادی جمع کرده بود، قبل از مرگ به زنش گفت: من می خواهم
تمامی اموالم رابه آن دنیا ببرم .او از زنش قول گرفت که تمامی پول هایش
را به همراهش در تابوت دفن کند. زن نیز قول داد که چنین کند.چند روز بعد
مرد خسیس دار فانی را واداع گقت.زن نیزبه قولی که داده بود عمل کرد. وقتی
ماموران کفن و دفن مراسم مخصوص را بجاآوردند و می خواستند تابوت
مرد را ببندند و آن را در قبر بگذارند، ناگهان همسرش گفت: صبر کنید. من باید
به وصیت شوهر مرحومم عمل کنم. بگذارید من این صندوق را هم در
تابوتش بگذارم.دوستان آن مرحوم که از کار همسرش متعجب شده بودند
به او گفتند : واقعا شما حماقت بزرگی میکنی که به وصیت آن مرحوم عمل
میکنی.
زن گفت: من نمی توانستم بر خلاف قولم عمل کنم. همسرم از من خواسته
بود که تمامی دارایی اش را در تابوتش بگذارم و من نیز چنین کردم. البته
من تمامی دارایی هایش را جمع کرده و وجه آن را در حساب بانکی خود
ذخیره نمودم. درمقابل چکی به همان مبلغ در وجه شوهرم نوشتم و آن را
در تابوتش گذاشتم، تااگر توانست آن را وصول کرده و تمامی مبلغ آن را
خرج کند .